پیشینه تحقیق هموارسازی سود
مبانی نظری و پیشینه تحقیق هموارسازی سودپیشینه تحقیق هموارسازی سودمبانی نظری هموارسازی سودمبانی هموارسازی سودتحقیق هموارسازی سودهموارسازی سودهموارسازیسود-------
پیشینه تحقیق هموارسازی سود
فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: word
تعداد صفحات: 21
حجم فایل: 48
قیمت: 46239 تومان
بخشی از متن:
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 21
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
فرصت های هموارسازی سود
انواع هموارسازی سود
هموارسازی واقعی
هموارسازی مصنوعی
و...
فرضیه هموارسازی سود پیشنهاد می کند که سود برای کاهش نوسانات آن حول سطحی که برای شرکت نرمال به نظر می رسد به طور آگاهانه دستکاری می شود (رونن و سادان،1981) ، و مدیران در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری از سیاست ها و روش هایی استفاده می کنند که واریانس سود گزارش شده را کاهش دهند. این فرضیه برای اولین بار توسط هپوورد(1953) پیشنهاد شد و بعداً توسط گوردون در سال 1964 توضیح داده شد. هموارسازی سود هدف مشخصی دارد و آن ایجاد جریان با ثباتی ازرشد سود است.
تعاریف هموارسازی سود
اینتصور که شرکتها آگاهانه سود خود را هموار می کنند برای اولین بار توسط هپوورد در سال 1953مطرح شد و توسط گوردون در سال1964 توسعه یافت. هپوورد (1953) مفهوم هموارسازی را چنین بیان کرد:"منطقی است که مدیران با استفاده ازابزارهای مشخص حسابداری سود خود را هموارکنند."
به صورت دقیق تر، گوردون تئوری هموارسازی سود را با بیان چهار فرض زیر ارائه کرد:
1. معیار مدیریت شرکت در انتخاب بین روش های حسابداری، به حداکثر رساندن مطلوبیت یا رفاه مدیریت است.
2. مطلوبیت مدیریت با الف) امنیت شغلی او ب) نرخ رشد پاداش و حقوق او ج) نرخ رشد اندازه شرکت افزایش می یابد.
3. کسب بخشی از اهداف مدیریت که در فرض 2 بیان شد به رضایت صاحبان سهام نسبت به عملکرد شرکت بستگی دارد.
4.برای مدیران رضایت صاحبان سهام نسبت به رشد سود( یا نرخ بازده حقوق صاحبانسهام) و ثبات سود ضروری است تا بتوانند اهداف خود را دنبال کنند.
اگرچهار فرض بالا پذیرفته شود، مدیران در محدوده قدرت خود یعنی محدوده پذیرفته شده قوانین حسابداری باید 1) سود گزارش شده را هموار کنند 2) نرخ رشد سود را هموار کنند.
به نظر کوپلند(1968)[1] هموارسازی سود عبارتاست از کاهش تغییرات سالانه سود با انتقال سود در سال هایی که سود زیاد است به سال هایی که سود کم است (استولوی و برتون، 2000)[2]. به عقیده بیدلمن (1973)[3] هموارسازی سود عبارت است از کاهش آگاهانه نوسانات سود به سطحی که برای شرکت نرمال به نظر می رسد. به عبارت دیگر هموارسازی سود تلاش مدیریت برای کاهش نوسانات غیرعادی سود است که در محدوده خط مشی های اصول حسابداری و مدیریت منطقی باشد. گیولی و رونن (1981)[4] عنوان کردند که هموارسازی می تواند نوعی پیام[5] باشد که مدیران به وسیله آن ازاختیار خود در انتخاب بین روش های مختلف در اصول پذیرفته شده حسابداری استفاده می کنندتا نوسانات سود طی زمان را حول روندی که به بهترین وجه منعکس کننده انتظارات سرمایه گذاران از عملکرد آتی شرکت می باشد، کاهش دهند .
موسس(1987)[6] هموارسازی سود را تلاشی برای کاهش نوسانات سود گزارش شده می داند.بارتو (1993)[7] بیان می کند که هموارسازی سود دو شکل دارد: 1) شکل کاهنده سود ، زمانی که سود مورد انتظار به طور موقت بالا باشد و یا 2) شکل افزاینده سود، زمانی که سود پایین تر از سود مورد انتظار یا سود سال قبل باشد. آشاری و دیگران[8] (1994) هموارسازی سود را به عنوان عمل داوطلبانه وآگاهانه مدیر برای کاهش نوسانات سود با استفاده از ابزارهای مشخص حسابداریتعریف کردند. به عقیده زارووین(2002)[9] هموارسازی سود عبارت است از مدیریت اقلام تعهدی برای کاهش واریانس سری زمانی سود.